امروز برای من اولین روز کاری سال ۹۵ است. البته از آنجا که ما «کسب و کاریها» همه کارمان وابسته به هم است، تا یکی دو هفته هنوز همه چیز به قول معروف تق و لق خواهد بود. بخاطر همین این چند روز فرصت خوبی است که سال گذشتهام را مرور کنم و برای سال آیندهام برنامه بریزم. تجربهی سه ماه آخر سال گذشته نشانم داد که تقسیم کردن کارها به اجزای کوچک و تمرکز روی اتمام هر جزء، نهایتاً به نتیجه خواهد رسید. بخاطر همین امسال را هم با همین «دست فرمان» پیش خواهم رفت که روش خوبی است. قول معروفی وجود دارد که مربی، به ترکیب تیم برنده دست نمیزند. این روش هم ترکیب تیم برندهی من بود. قصد دارم سال ۹۵ تا جای ممکن پروندههای نیمهتمام زندگیام را ببندم؛ کارهایی که سالهاست روی زمین ماندهاند و نه آنقدر مهم بودهاند که با پتک به جانشان بیفتم و تمامشان کنم و نه آنقدر کم اهمیت که فراموششان کنم. از اول سال تا حالا هم بعضی از این کارها را برای خودم فهرست کردهام. گامهایی که قصد دارم برای این کار بردارم اینها هستند:
اول: فهرست کردن تمام کارهای ناتمام؛ از کاری و درسی و خانوادگی گرفته تا حتی موضوعات مربوط به سلامت جسم و روان
دوم: منطق میگوید که زمان، کمترین منبعی است که در اختیار دارم. بخاطر همین بهتر است این منبع محدود را تا جای ممکن عاقلانه مصرف کنم. این به معنای آن است که باید کارهای ناتمامِ فهرست شده را اولویتبندی کنم.
سوم: باز هم منطقام بر سرم فریاد میزند که کارها، همانقدر که زمان بهشان اختصاص دادهام طول خواهند کشید. بنابراین باید برای اتمام هر موضوع، زمانی مشخص کنم و تمام انرژیام را بگذارم تا هرکار در آن زمان مشخص به پایان برسد.
چهارم: تجربهی سه ماه گذشته را هم بهتر است اینجا به کار بگیرم؛ بخشبندی کردن کارها به اجزای کوچک و تلاش برای «اتمام اجزاء، یکی یکی و هر جزء در یک بستهی زمانی کوچک».
پنجم: استفاده از چرخههای بازخور اتفاق مثبتی است؛ بخاطر همین در فواصل زمانی مشخص (شاید دو بار در طول اتمام هر کار) لازم باشد برگردم و نگاه کنم که آیا کار را درست انجام دادهام؟ آیا تخمینهای زمانیام برای اتمام هر جزء درست بوده است؟
بله! قبول دارم که اینها همه حرف است؛ قبول دارم که خیلیها همین حرفها را میزنند. اینها همه حرف است، تا زمانی که حرف باقی بمانند! ولی خود من یک بار به این چرخه عمل کردم و گره از دو کار ناتمام که به نظرم میرسید احتمالاً تا قیام قیامت تمام نشده باقی میمانند، باز شد. به همین راحتی! شاید ارزش یک بار امتحان کردن «درست« را داشته باشد!




سلام برنامه ریزی خوبی بود حتما استفاده میکنم
تشکر از لطفتون
سلام
استفاده کردم.
ممنون از اشتراک گذاری آن